خروش آب در روستای بیدرواز( بیرواس ) ، نمادی از خروش زندگی
با عرض سلام و احترام خدمت اهالی محترم روستای بیدرواز ( بیرواس ) و تمام بازدیدکنندگان محترم
عزیزان با خوبي ها و بدي ها ، هرآنچه که بود ؛ برگي ديگر از دفتر روزگار ورق خورد ، برگ ديگري از درخت زمان بر زمين افتاد و سالي ديگر گذشت... . لحظات از آن شماست ؛ آبي ، سبز ، سرخ ، سياه ، سفيد و ... ، رنگهايي را که بايسته است بر آنها بزنید.
روزهايتان رنگارنگ و بهاري ، و بهارتان جاودانه باد.
جهت اطلاع عزیزان و بازدیدکنندگان محترم در این مطلب سعی شده بصورت مختصر اهم فعالیتها و اقدامات صورت گرفته در خصوص بازسازی روستاهای بیدرواز ، کیمنه و هانی گرمله ( در فاصله سالهای 1379 لغایت 1386 ) ذکر گردد:
فعالیتهای سال 1379:
نقشه برداری روستای هانیگرمله و تهیه طرح بافت فیزیکی بر اساس معابر موجود جهت احداث راه و جاده ماشینرو در زمستان 1379، احداث تمامی معابر روستای هانیگرمله بوسیله تأسیسات بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، انجام انفجارات معابر توسط گروه ناریه ارتش کرمانشاه.
فعالیتهای سالهای1380 و 1381:
مناسب سازی راه و جاده نوسود به سه راه شهداء(ملهههندو)از سوی اداره راه و ترابری، مناسب سازی راه و جاده سه راه شهداء به هانیگرمله از سوی مدیریت جهاد کشاورزی.
روستای هانیگرمله:
آغاز کار بازسازی در اردیبهشت و خرداد ماه 1380، طرح آب و فاضلاب روستایی، ساخت مدرسه از سوی گروه بازسازی و نوسازی مدارس، بازسازی مرکز بهداشت، ساخت مسجد از سوی اداره اوقاف با هماهنگی هیأت امناء، احداث شبکه برق و برق رسانی، ساختمان سازی و تأسیس پایگاه مقاومت بسیج از سوی بنیاد مسکن، ساختمان سازی پاسگاه نیروی انتظامی از سوی بنیاد مسکن.
روستای کیمنه:
نقشه برداری روستا، تهیه طرح بافت فیزیکی بر اساس معابر موجود جهت احداث راه و جاده ماشین رو در سال 1380، احداث معابر روستا بوسیله تأسیسات بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، انجام انفجارات معابر توسط گروه ناریه ارتش کرمانشاه.
روستای بیدرواز:
نقشه برداری روستا، تهیه طرح بافت فیزیکی بر اساس معابر موجود جهت احداث راه و جاده ماشین رو در سال 1380، عدم اجرایی شدن طرح بافت فیزیکی به دلیل مخالفت واعتراض مالکین باغات.
فعالیتهای سال 1382:
بازسازی و مرمت 200 واحد ساختمانی تا پایان سال 1382 در هانیگرمله، ارائه خدمات و تسهیلات زیر از سوی بنیاد مسکن:
خدمات و تسهیلات بلاعوض: 20 کیسه سیمان، 30 تن ماسه، 000/500 ريال وام بلاعوض، 000/200 ريال جهت حمل مصالح، نخاله برداری با ماشین آلات، تهیه و تحویل ماسه و سیمان مصرفی علاوه بر موارد فوق با قیمت خرید کارخانه، دادن پروانه ساختمانی.
فعالیتهای سال 1383:
قطع کمکهای بنیاد مسکن، صدور 180 سند مالکیت در هانیگرمله در اجرای ماده 133، تهیه طرح هادی روستایی، دیوار چینی معابر، شرکت تعاونی فروش نفت. آنچه در این سال مشهود است سیر نزولی ساخت وساز و بازسازی در هانیگرمله است، بطوریکه از سال 83 به بعد 30 واحد ساختمانی به واحدهای ساختمانی ساخته شده قبل از این سال افزوده شد.
فعالیتهای سالهای 1384 و 1385:
اقدامات خاصی صورت نگرفته است.
فعالیتهای سال 1386:
جاده رسانی به روستای بیدرواز، برق رسانی، اجرای بافت فیزیکی روستای بیدرواز از سوی بنیاد مسکن، مرمت شبکه آب شرب بیدرواز، بازسازی مدرسه از سوی گروه بازسازی و نوسازی مدارس، اسکان 50 خانوار در روستای بیدرواز، اسکان 13 خانوار در روستای کیمنه، و مستقر شدن 50 الی 60 خانوار در خانه باغ... .
بر اساس آمارهای ارائه شده از سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن سالهای 1345 و 1355 وضعیت امکانات و خدمات مردم در روستاهای اصلی قبل از آوارگی مشخص است، اهالی روستاهای هانی گرمله ، بیدرواز و کیمنه امکانات و خدمات مختلف موجود در روستاهای اصلی خود را قبل از جنگ نسبت به موقعیتی زمانی آن دوره و نسبت به مناطق همجوار خویش مناسب و مطلوب توصیف نمودهاند، بطوریکه اکثریت آنها وجود لولهکشی آب، برق(از ساعت 19 الی 24)، مسجد، فروشگاه تعاونی، مدرسه[سطوح ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان]، خانه بهداشت، جاده، پاسگاه، شبکه فاضلاب، حمام، مسجد تابستانی، آسیاب آبی، خانه انصاف، دفترخانه ازدواج و طلاق، انجمن روستا، نانوایی عمومی، پارچه فروشی، حلاجی، نساجی، جاجیم بافی، رنگ رزی، خیاطی، نمد بافی، مسگری، نجاری، تکیه(خانقاه)، سرکشی اکیپهای پزشکی و ... را از جمله خدمات و امکانات منطقه بیان نمودهاند.
بسیاری از اهالی این روستا ها اذعان نموده اند که در گذشته از لحاظ امکانات و خدمات اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، و تا حدودی بهداشتی و ... این منطقه نسبت به جاهای دیگر بسیار پیشرفته بوده و قابل قیاس با سایر مناطق نبوده است و بیشتر آن را به دلیل توجه دولت به مردم مناطق مرزنشین دانسته و عدهای نیز این وضعیت را به تلاش و پیگیری و مشارکت و همکاری خود روستائیان نسبت دادهاند. یکی از روستائیان میگوید« ما لب مرز بودیم و این امر باعث شده بود که ما از امکانات دو کشور؛ هم کشور خودمان و هم کشور همسایه(عراق)استفاده کنیم. معمولاً محصولات اضافی صنایعدستی(مانند چوخ و رانک، جانماز، نمد، حتی در و پنجره و ...)، دامداری(مانند پشم و کره و دوغ و ...)باغداری(مانند گردو، انگور و ...)را به همسایهها میفروختیم(به عراق). مثلاً گردو و انگور زیادی داشتیم؛ که روستاییان با کاروان آنها را به عراق میبردند و با گندم و حبوبات عوض میکردند یا با پول معاوضه و مایحتاج زندگی خود را تأمین میکردند. مردم ما مردمی فعال بودند و از طریق دامداری و باغداری و کاسبی از نعمات و امکانات دو کشور استفاده میکردیم؛ ما معمولاً از وسایل درجه یک دو کشور استفاده میکردیم مثلاً از برنج صدری ایران و قند بلژیکی که از عراق میآمد استفاده میکردیم. معمولاً یکی دو هزار گردو میبردیم میفروختیم و با پولش آنچه لازم داشتیم میخریدیم».
بدین ترتیب آنچه واضح و مبرهن است اینکه این مناطق قبل از آواره شدن به نسبت سایر روستاهای همجوار خود از انواع و اقسام امکانات و خدمات استفاده نمودهاند و وضعیت آنها بسیار بهتر و قابل قیاس با سایر مناطق نبوده، بر این اساس نیز بیشتر روستائیان رضایت نسبی خود را از آن وضعیت بیان نمودهاند.