وضعیت مشارکت و همیاری در روستای بیدرواز ( بیرواس )

وضعیت مشارکت و همیاری در روستای بیدرواز ( بیرواس )

 

نقش اساسی حوزۀ عمومی به عنوان یک از اجزاء لاینفک و جدایی ناپذیر مشارکت در جریان و روند زندگی امروزه انکار ناپذیر است. حضور و نقش مؤثر مردم در حوزه­های مختلف و مراسمات جمعی یکی از معیارهای اصلی سنجش مشارکت می­باشد، بر این اساس در مطلب ذیل سعی گردیده نمونه هایی از مشارکت و همیاری روستاییان قبل از آوارگی مورد بررسی قرار گیرد.

بر اساس بررسی های بعمل آمده همیاری و مشارکت مردم در مراسم و مناسبات جمعی مانند عروسی، عزاداری، نماز جمعه و جماعت، مراسم مولودی حضرت رسول(ص)، عید قربان و رمضان و ... فوق­العاده و مثال زدنی بوده است. یکی از روستائیان نمونه خاصی از مشارکت در عروسی را اینگونه بیان می­کند«"گه له هیزم"مراسمی بود که هر کسی عروسی می­کرد افراد دیگر وظیفه داشتند یک بار قاطر برای او هیزم بیاورند، صرفه نظر از اینکه با او روابط خوب یا بد می­داشتند. بنده شاهد بوده­ام کسی که هیزم آورده با صاحب عروسی قهر بوده و هیزم­ها را گذاشته و رفته این نوع مراسم را باید سینه به سینه نقل کرد». یک دیگر از روستاییان می­گوید«هر چیزی که در این روستا بود با تعاونی آنرا انجام می­دادند، تعاونی و همکاری در آن موقع از الان بیشتر بود و همکاری مردم نسبت به همدیگر برای آن کارها زیادتر و رحم و مروت بیشتری داشتند. مثلاً مردی به کمک احتیاج داشت به جای یک نفر، 10 نفر به کمک او می­رفتند و کار او را انجام می­دادند، مثل الان نبود تا پول رو ندی کاری برات انجام ندهند!».

مراسمات جمعی روستائیان قبل از آوارگی با شکوه خاصی برگزار می­گردیدند و مردم حضور و مشارکت حداکثری داشتند و این امر بیشتر به دلیل تابعیت مردم از ارزش­های دینی و شرایط موجود صورت می­گرفت، مثلاً در مورد عروسی اکثر مردم روستا بدون هیچگونه دعوتی در مراسم حضور یافته و با یکدیگر مشارکت داشتند. در این زمینه نقل کرده اند که «مراسم عروسی معمولاً در محلی از روستا که گنجایش همه اهالی روستا را داشته باشد برگزار می­شد. اکثر اهالی به مراسم دعوت می­شدند. مشارکت خاصی جهت انجام مراسم و کمک به داماد بین اهالی روستا وجود داشت. در مراسم عروسی با صدای"سُرونا"تمام مردم روستا عملاً دعوت می­شدند، مثل امروز نبود عده­ای از مردم را با کارت دعوت نمایند. کارت دعوت همان صدای اولیه سُرونا بود و بس، ولی امروزه کارت دعوت هم می­دهی، ولی شرکت نمی­کنند».

 در مراسم عزاداری مشارکت روستائیان بیشتر بود، بطوریکه علاوه بر اهالی روستا، اهالی روستاهای هانی گرمله و کیمنه نیز بصورت فعالانه در این مراسم مشارکت و همکاری می­نمودند[حتی مردم روستاهای مجاور مرز در عراق هم در مراسم شرکت می­کردند] یکی از ریش سفیدان در مورد مراسم عزاداری این چنین می­گوید«عزاداری بطور محترمانه از طرف سه روستا برگزار می­گردید و روستاییان در تشیع جنازه شرکت نموده و تا 3 روز در مسجد مجلس فاتحه­خوانی انجام گرفته و حتی مدت زیادی تمام روستاها عزاداری نموده و از برپایی مراسم عروسی پرهیز کرده­اند و برای مرده­های خود احترام زیادی قائل بوده و هنوز هم با توجه به آواره شدن در مناطق دور ­دست اکثر مردم در عزاداری و فاتحه­خوانی فوت شده­های این 3 روستا هم شرکت می­کنند». یکی دیگر از روستاییان نیز مشارکت در مراسم عزاداری را اینچنین تشریح می­کند«در مراسم عزاداری همه مردم روستا وظیفه خود می­دانستند که مرده را به مسجد برده و از آنجا به قبرستان، و به خاک می­سپردند و مدت سه ­روز تمام در مسجد روستا با اعضای خانواده متوفی نشسته و خود را شریک غم آنها می­دانستند. در آن سه روز همسایگان خانواده عزادار حق خود می­دانستند که مایحتاج خانواده آنها را تأمین کنند». مراسمات دینی مانند اعیاد قربان و رمضان و نماز جمعه به بهترین و بیشترین شیوه مشارکتی و همکاری انجام می­گرفتند و اکثر نمازهای یومیه نیز بصورت جماعت برگزار می­شدند. مثلاً با توجه به اینکه اغلب مسائل در مسجد و هنگام نماز جمعه حل و فصل می­شد لذا این مراسم دینی با شکوه هر­چه تمام­تری برگزار می­گردید.

قهوه­خانه­های روستا نقش دوگانه­ای را ایفا می­نمودند، بطوریکه هم محلی برای رفع خستگی و استراحت و گذران اوقات فراغت روستائیان بودند و هم محل برای تجمع و تبادل نظرها و اخبار داخلی[در کل بعنوان نقش رسانه]بودند. بر این اساس قهوه­خانه برای دید و بازدید و حل و فصل امورات زندگی، کسب خبر و ... نقشی حیاتی ایفا نموده­است، ولی ذکر این نکته لازم است که موارد جزئی و غیر خانوادگی اغلب در قهوه­خانه­ها به سرعت حل و فصل می­شدند؛یکی از روستاییان در زمینه نقش قهوخانه و مسجد اینچنین بیان می­کند که«در روستای ما قهوه­خانه و مسجد که بسیار نیز پر رونق بودند وجود داشت. این مکان­ها در واقع مهم­ترین مرکز تصمیم­گیری برای اداره بهتر روستا از هر لحاظ بودند. به قول بعضی این اماکن عمومی در نوع خود بهترین دانشگاه محسوب می­شدند »

مسجد و تکیه به عنوان یک فضا و حوزۀ عمومی خاص نقش اساسی و غیر قابل انکاری در حل و فصل و رسیدگی به امورات مردم داشته­اند، بطوریکه اکثر تجمعات مردم روستا در مسجد برگزار می­شدند و مردم برای تدارکات جمعی و بحث­های عمومی آنجا تجمع می­نمودند و اختلافات کلی­ اغلب در مسجد حل و فصل می­شد. نباید از یاد برد محل­هایی مانند پشت بام­های مشهور روستا و یا میدانچه کوچک وسط روستا نیز در سطح جزئی چنین نقش­هایی را ایفا نموده­اند، ولی اهمیت آنها به اندازه مسجد و قهوه­خانه نبوده است.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[ ] [ ] [ زاهد ]
[ ]